سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سیدمرتضی

تسبیح...

هو الشّاهد...

سلام.

اوّل شهادت امام رضا(ع) رو به همه تسلیت عرض می کنم.(با تأخیر بود ولی به خدا دیروز اصلاً نمی تونستم آپ کنم)

و امّا موضوع اینه که دیروز تو مترو یه صحنه ای دیدم، پیش خودم گفتم بد نیست راجع بهش بنویسم، همونجا دفترو خودکار رو از کیفم در اوردم شروع به نوشتن کردم...
می دونی با تسبیح چی رو می شمرن؟؟؟!
خوب این بستگی به استفاده کنندش داره!
یکی با تسبیح غم و غصّه هاشو می شمره؛
یکی بدهی هاشو می شمره؛
یکی اذکاری که می گه رو می شمره؛
یکی تعداد روزهای عمرش که تلف کرده رو می شمره؛
خلاصه هرکسی با تسبیح...

آیا همه از تسبیح برای شمردن استفاده می کنن؟
راستش نمی دونم ولی...
...مشاهده شده که بعضی ها باهاش دایره رسم می کنن؛
یه سری دور دستشون می چرخونن تا سر مهره ها گیج بره؛
یه سری برای ورزش انگشتان دست ازش استفاده می کنن؛
یه سری باهاش تریپ حزب اللهی ور می دارن؛
یه سری باهاش استخاره می گیرن؛
خلاصه هر کسی از تسبیح...

سرتونو درد نیارم، امّا منظور این که بهتره قبل از استفاده از هر چیزی بدونیم که چطور باید ازش استفاده کنیم!

به نظر شما از تسبیح باید چه طوری استفاده کرد؟؟؟

...اینا رو که نوشتم دیدم بغل دستیم تسبیحو گذاشت تو جیبش!!!


باور نمی کنم...

هو الشّاهد...

ای پدر مهربانی که وسعت لطفت همگان را به تعجّب وا می داشت و دریای محبّتت ساحلی نداشت، رفتی و چه سخت است نوشتن درباره ی رفتنت.

باورش سخت است که خاکستر بر سرت بریزند و چون بیمار شوند به عیادتشان بروی؛ آزارت دهند و دعایشان کنی؛ یارانت بگویند نفرینشان کن ولی بگویی: "من برای این نیامده ام، من برای رحمت و بشارت آمده ام."

به راستی تو که بودی؟ که حتّی با دیدن ملک الموت نگران امّتت بودی، و تا نشنیدی: "ولسوف یعطیک ربّک فترضی" آرامش نیافتی.

امّا به راستی آنچه امروز ابرهای چشمانم برایش می بارد غروبت نیست بلکه برای آن می سوزم که چگونه امّتت خوبی هایت را جبران کردند و دلسوزی هایت را پاس داشتند. چگونه توانستند جگرگوشه ات را...؟ آخه چرا؟!

رهایم کنید... رهایم کنید... نمی خواهم این قصّه را باور کنم.